نوف سایت ادبی نوشین شاهرخی

بازگشت به صفحه قبل

ایران باستان در متون غربی
   1387-09-30– شهرزاد نیوز: نوشین شاهرخی
 


 

نویسنده‌ی یونانی آثِنایُس که در سده‌ی دوم میلادی در روم می زیست، کتاب پرحجمی با عنوان "بزم فرزانگان" در پانزده فصل تألیف کرده که در آن به بسیاری از موضوعات زندگی مادی و معنوی ملل باستان از جمله ایرانیان پرداخته است.

 برگردان فارسی

از میان این گزارشات، مترجم کتاب، جلال خالقی مطلق، تعداد 70 گزارش را که درباره‌ی ایران است با ذکر مأخذ از ترجمه‌ی آلمانی کتاب به فارسی برگردانده و به اندازه‌ی حجم این گزارش‌ها، یادداشت‌ها و توضیحاتی بر آنان افزوده است.

از آنجا که در این ترجمه به گفتارهایی در رابطه با ایران بسنده شده است، مترجم کتاب نام "ایرانیات در کتاب بزم فرزانگان" را برای این برگردان برگزیده است.

اهمیت آثار کهن غربی

خالقی در پیشگفتار کتاب به اهمیت ترجمه‌ی آثار غربی در رابطه با شناخت تاریخ و فرهنگ و هنر ایران باستان اشاره می‌کند و به درستی خاطرنشان می‌سازد که بسیاری از این آثار هنوز به فارسی ترجمه نشده‌اند و یا در صورت ترجمه نیز ،مترجمان چندان بر حفظ پرنسیب امانتداری واقف نبوده‌اند.

در این اثر مترجم تمام مطالب مربوط به ایران را همانطور که در متن اصلی آمده‌ به فارسی برگردانده و تنها در بخش یادداشت‌ها نظر خود را بر درستی یا نادرستی گزارش‌ها نگاشته است.

مؤلف و اثر

آثنایس، مؤلف کتاب در نیمه‌ی دوم قرن دوم میلادی در روم زندگی می‌کرد، اما زادگاه وی شهر ناوکراتیس در مصر بوده است. گزارشات آثنایس از بزمی است که 29 فیلسوف در آن شرکت داشتند و از هر دری در آن بزم سخن رفته است. سخنانی که هزاره‌ای از ادبیات یونان را دربرمی‌گیرد و به بیش از نهصد اثری که در سده‌های بعد در اسکندریه از دست می‌روند، اشاره می‌شود.

 خالقی بر این نظر است که مأخذ مطالب نویسنده که از دهان 29 فیلسوف شرکت‌کننده در بزم شنیده می‌شود ساخته و پرداخته‌ی مؤلف نیست، بلکه تماماً با دقت از تعداد زیادی از تألیفات عهد باستان که در کتابخانه‌ی اسکندریه وجود داشتند و بسیاری از آنها در اثر سوختن این کتابخانه از دست رفته‌اند، از سوی آثنایسِ فیلسوف برگرفته شده‌اند.

از رقص و شراب تا جشن تولد

در این گزارش‌ها به موضوعات گوناگونی اشاره شده است. از تجمل‌پرستی پادشاهان ایران گرفته تا شرح خوراک و نوشیدنی‌ها، گل‌ها، عطرها، چراغ‌ها، یا مقوله‌هایی چون مفت‌خوری، تنبلی، دلقکی و چاپلوسی و یا روسپیگری و امردبازی پرداخته شده است. همچنین به آیین نوشیدن شراب، آوازخوانی، گرفتن جشن تولد و یا رقصیدن.

به گزارش آثنایس و نیز هرودت اهمیت شراب برای ایرانیان تا حدی بوده که ایرانیان به هنگام مستی رأی‌زنی می‌کردند و در هوشیاری مسئله را دوباره برمی رسیدند. البته خالقی در یادداشت‌ها چنین نظری را نامحتمل می‌داند.

آثنایس می‌نویسد که ایرانیان زادروز خود را بسیار مهم می‌شمارند و آن را جشن می‌گیرند. مطلبی که ما در تاریخ هرودت نیز می‌خوانیم.

در رابطه با رقص نیز وی می‌نویسد: "ایرانیان رقص را مانند اسب‌سواری می‌آموزند و معتقدند که این جنبش تمرین خوبی برای پرورش تن است." (ایرانیات در کتاب بزم فرزانگان، آثِنایُس، برگردان: جلال خالقی مطلق، ص‌31)

باید به دیده داشت که شادخواری‌هایی چون شراب، آوازخوانی و رقص هنوز هم در فرهنگ ما ریشه‌ای ژرف دارند، اما از نظر فرهنگ مردمی عموماً پسندیده نیستند و تفاوت مهم و عمیق نیز در سیر این هزاره‌ها در همین تفاوت نگاه و جایگاه شراب و هنر است.

ارج داد

هرچند از جنگ‌ها و هدف رسیدن به لذّت مادّی از سوی پادشاهان ایران سخن می‌رود، اما نویسنده‌ی رومی بر قوانین انسانی و ارج "داد" در میان ایرانیان تأکید دارد و نیز تصویب الگوی رفتار اخلاقی، پیمان و قوانینی که همسانی را رواج دهند.

"قانون‌گذاران خواستند که آدمیان را با یکدیگر برابر سازند و هیچ شهروندی در تجمل و ریخت و پاش زندگی نکند." (ص 53)

زنان دربار

در این گزارشات در رابطه با زنان و دختران پادشاهان ایران نیز مطالب جالبی به دست می‌آید. نویسنده‌ی یونانی سبب اصلی جنگ‌های بزرگ را زنان می‌انگارد و مثال‌هایی از جنگ‌های بزرگ ایران (جنگ کمبوجیه به مصر به خاطر نویتتیس) و یونان (جنگ ترویا برای هلن) می‌آورد که بخاطر زنان صورت پذیرفته‌اند.

آثنایس می‌نویسد که چه پادشاهانی زنان خود را همراه خود به جنگ می‌بردند و چه پادشاهانی در جنگ زنان تازه ای اختیار می کردند.

مؤلف از قول دینُن در پرسیکا می‌نویسد که پادشاه با زن خود مانند بنده رفتار می‌کند و شهبانو باید زنان فرعی بیشمار پادشاه را بپذیرد، هرچند وی برای دیگر زنان نقش ایزدبانو را دارد.

در این میان به داستان زیبای اُداتیس و زریادر نیز اشاره می‌شود که در شاهنامه با تفاوت‌هایی با عنوان "گشتاسپ و کتایون" آمده است. خالقی این داستان را روایتی کهنتر از روایت شاهنامه می‌داند که به جای گشتاسپ در آن از زریر (برادرِ گشتاسپ) یاد شده است.

یادداشت‌های مترجم

از آنجا که دکتر جلال خالقی مطلق، مترجم فارسیِ بزم فرزانگان، پیرایشگر شاهنامه و ایران‌شناسی نامی نیز هست و بر ادب کهن ایران تسلط کامل دارد، اینجا و آنجا گزارشات را با مطالب شاهنامه و دیگر متون کهن فارسی و یونانی نیز مقایسه می‌کند و آگاهی‌های جالب و کامل‌کننده‌ای در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد.

http://www.shahrzadnews.org/article.php5?id=1352