نوف سایت ادبی نوشین شاهرخی

بازگشت به صفحه قبل

وودی آلن و اپیزودی چندبعدی
   1387-12-24– شهرزاد نیوز: نوشین شاهرخی
 


"اپیزودِ کوگلماس"، نوشته‌ی وودی آلن، به بدبختی‌ها و رؤیاهای یک پروفسور زبان‌های باستانی می‌پردازد، بدین‌گونه که شخصیت‌های رُمان را به جهان واقعی و شخصیت‌های واقعی را به جهان رُمان می‌کشاند و در واقعه‌ای خیالی عشق و زناشویی را به چالش می‌گیرد.

چکیده‌ی اپیزود

پروفسور کوگلماس بعد از دو ازدواج ناموفق نزد روان‌کاوی می‌رود و می‌نالد که دلش برای زن و عشق و زیبایی و ماجراجویی لک زده است.

روان‌کاو او را از رابطه‌ی خارج از زناشویی برحذر می‌دارد، اما کوگلماس که تا خرخره گرفتار دادن خرجی برای همسر نخست و دو پسرش است، به طلاق از زن دوم و ازدواج دیگری نمی‌اندیشد و چون از روان‌کاوش خیری نمی‌بیند، به شعبده‌باز رو می آورد.

شعبده‌باز کوگلماس را در یک کمد چینی می‌نشاند و می‌گوید که او می‌تواند با هر زنی از هر رُمانی که می‌خواهد رابطه برقرار کند و هرگاه از او سیر شد، دوباره به دنیای واقعی‌اش بازگردد. کوگلماس هوس یک زن فرانسوی دارد. بنابراین اِما بواری را انتخاب می‌کند و سر از اتاق خواب اِما درمی‌آورد.

اِما نیز که از زندگی ملال‌آورش خسته شده و منتظر بیگانه‌ای‌ست که با حکایت‌های هیجان‌انگیزش او را از روزمره‌گی بیرون بکشد، از صمیم قلب پذیرای او می‌شود.

کوگلماس اِما را به نیویورک زمان حاضر می‌آورد و آخر هفته‌ی خوشی را با او می‌گذراند، ولی موقع بازگشتن اِما، کمد اشکال فنی پیدا می‌کند و اوقات هر دو تلخ می‌شود و از یکدیگر حوصله‌شان سر می‌رود.

کوگلماس باید به همسر و کلاس درسش برسد و حوصله‌ی رابطه‌ی آشکار دیگری را ندارد و مخارج هتل نیز بر دوشش سنگینی می‌کند و از شدت ناراحتی حتی به فکر خودکشی می‌افتد.

سرانجام نقص فنی حل می‌شود، اِما به داستانش بازمی‌گردد و کوگلماس سوگند می‌خورد که دیگر خیانت نکند، ولی پس از سه هفته باز هم نزد شعبده‌باز می‌رود. این بار برای همیشه گرفتار می‌شود.

پایانی تلخ برای کوگلماس

کوگلماس در پایان رابطه‌اش با اِما چنان سرخورده است که هرطور شده می‌خواهد خودش را از او و دردسرهایش رها کند. اِما و کوگلماس آنچنان در اتمام رابطه‌شان عجله دارند که هنگام برطرف شدن نقص فنی کمد، حتی از یکدیگر خداحافظی هم نمی‌کنند و هر یک به سوی دنیای خود می‌دود.

کوگلماس از نقص فنی کمد می‌آموزد که در هر رابطه‌ی نامشروعی می‌تواند مشکلاتی پیش بیاید و رابطه را از عشقی زودگذر به وابستگی تبدیل کند و به همین دلیل سوگند یاد می‌کند که دیگر خیانت نکند.

اما هنوز سه هفته نگذشته که در گیرودار زندگی ملال‌آور و بی‌ماجرای زناشویی سوگندش را به فراموشی می‌سپارد و باز هم هوس خیانت به سرش می‌زند. این بار ولی او جاودانه در یک کتاب ملال‌آور درسی اسپانیایی اسیر می‌شود و امکان بازگشتی برایش نمی‌ماند.

تفاوت جهان داستان و واقعیت

داستان خیالی است، ولی برای خواننده بسیار جذاب است. خواننده با آنکه می‌داند که داستان حقیقت ندارد، اما جذب متن می‌شود و با حس‌های چندگانه‌ای طنز و تراژدی این داستان رؤیایی را که بازتابی از واقعیت زندگی‌ست درک می‌کند.

ازدواج‌هایی که اگر به زندان نمانند، به قوطی کنسرو تبدیل می‌شوند و بو می‌گیرند و عشق‌هایی که تا زمانی که مسئولیتی در آن نقش باز نمی‌کند، زیبا جلوه می‌کنند، اما با نخستین وابستگی‌های اجباری ـ چون ماندگاری اجباری اِما در نیویورک به علت اِشکال فنی کمد ـ چهره‌ای کریه به خود می‌گیرند و غیرقابل تحمل می‌گردند.

شخصیت‌های رؤیایی

یکی از مشهورترین شخصیت‌های زن داستان‌های کلاسیک که برای هر مردی می‌تواند جذابیت خاصی داشته باشد، در دنیای واقعی با روابط و ضوابط غیرداستانی نقشی بمانند همان همسر ملال‌آور را بازی می‌کند.

هنگامی‌که مادام بواری از کوگلماس می‌خواهد که یا او را به رُمان بازگرداند و یا با او ازدواج کند، کوگلماس از ناراحتی به فکر خودکشی می‌افتد.

تغییر در رُمانی کلاسیک

نویسنده سیطره‌ی خیال را تا تغییر رُمان پیش می‌برد و به دانشجویانی اشاره می‌کند که در حال حاضر رُمان فلوبر را می‌خوانند و ناگهان به یک شخصیت جدید برمی‌خورند و از آموزگارشان می‌پرسند که این یهودی کچل دیگر از جا آمده که مادام بواری را می‌بوسد و آموزگاران می‌اندیشند که دانشجویان حتماً مواد مخدر مصرف کرده‌اند که چنین پرسش‌های بی‌ربطی به مغزشان خطور می‌کند.

از سوی دیگر پروفسوری با خواندن این شخصیت ناگهانی، زیبایی آثار کلاسیک را در این می‌بیند که پس از هزاربار خواندن چیزی جدید در آن می‌توان یافت. این چندگونگی فانتزی در لایه‌های گوناگون نه‌تنها این اپیزود را چندبُعدی می‌کند، بلکه به طنز جذاب آن نیز می‌افزاید.

http://www.shahrzadnews.org/article.php5?id=1494