پروین
اردلان (1345)، سخنران بنیاد پژوهشهای
زنان در شهر هانوفر، تلفنی در میز گرد
"نگاهی به سی سال جنبش زنان ایران،
دستآوردها و چالشهای آن" شرکت کرد.
پروین از
زمانی که برای گرفتن جایزهی اولاف پالمه
راهی سوئد بود و در فرودگاه گذرنامهاش را
گرفتند، تا به حال ممنوعالخروج است، ولی
در گیرودار اعتراضهای مردم خوشحال بود که
در کنار آنان در ایران است و این یک بار
را از ممنوعالخروج بودنش راضیست.
در این
گزارش تنها به سخنرانی وی در بنیاد بسنده
نشده، بلکه از مقالات وی در سایتهای
گوناگون نیز استفاده شده است.
سه دهه
جنبش زنان
پروین
دههی شصت را دههای تکصدا میبیند که
کوچکترین مخالفتی را تاب نمیآورد و تا
پایان جنگ ادامه مییابد. در این دهه زنان
بسیاری از حقوق خود را از دست میدهند.
دههی هفتاد کمی فضا بازتر میشود، به این
شکل که بگیر و ببندها جای کشت و کشتارهای
دههی پیش را میگیرند. دستگیریهایی که
گریبان پروین را نیز از سال 1375 به بعد
میگیرد.
زنان در
این دوره در تلاشند تا در عرصهی عمومی
مطالبات خود را گسترش دهند. اواخر دههی
هفتاد مواجه است با شکلگیری نهادهای مدنی
و انتشار نشریات آنان که در طرح خواستهای
حقوق بشری تأثیرگذارند. برای نخستین بار
روز جهانی زن ـ هرچند کنترل شده، اما علنی
ـ برگزار میشود.
با روی
کار آمدن دولت محافظهکار، جنبشهای
اجتماعی بیش از پیش سرکوب میشوند و در
این میان روزنامهنگاران و فعالان حقوق
بشری و جنبشهای اجتماعی سوی نوک تیز حمله
هستند.
زنان
برابرخواه از هر امکانی برای باز کردن
فضای جامعه استفاده میکنند و به اقدامات
مسالمتآمیز دست میزنند، هرچند که همین
اقدامات نیز همواره با دستگیری و زندانی
زنان هزینه میدهد.
جنبش
زنان در دههی هشتاد با تداوم حضور عقلانی
و کنشمندش تحقق
خواستههایش را هدف قرار میدهد و به پیش
میبرد.
فشار بر
جنبش زنان
به
اعتقاد پروین، مصلحتاندیشی امنیتی
نمیخواهد جنبش زنان رادیکال شود؛ کنترل
علنی را بر آنان اعمال میکند و تلاش دارد
که زنان را همواره به فضای خصوصی براند،
چراکه "قربانی بیکنش، بهتر از برابرخواه
کنشگراست."
وی ایجاد
وحشت در میان جنبش و اتهامات واهی به
فعالان زن را تنها وقفههایی کوتاه در این
جنبش میانگارد که نمیتواند از پویایی آن
بکاهد. این جنبش چنان ریشهای در جامعه
دوانده که قابل سرکوب نیست.
نقش جنبش
زنان
پروین بر
نقش جنبشهای اجتماعی در گسترش فضاهای
مدنی تأکید میکند و معتقد است هرچند که
در خیزش مردم شعارهای جنبش زنان چندان
مطرح نشد، اما این جنبش میوهی جنبش زنان
است، چراکه جنبش زنان تلاش کرد فضاسازی
کند. وی تجمعات و جنبش زنان را
تأثیرگذارترین جنبش بر این اعتراض عمومی
میبیند.
از نظر
وی نقش و قدرت جنبش زنان، از درون جامعه
را تغییر میدهد و گفتمان حقوقی را در
جامعه عمومیت میبخشد.
شفافسازی نقاط اشتراک
پروین
میگوید دورهای که ما در آن هستیم،
دورهای است که نیازمند شفافسازی و مشخص
کردن خط و مرزهاست و نباید با واژهی
"وحدت" خود و دیگران را گول بزنیم.
بحث حاضر
در جنبش زنان این است که ما چگونه بتوانیم
با شفافیت و حفظ ائتلاف جمعی، در نقاطی
حرکت کنیم که مشترک هستیم.
پروین به
نقش کمپین در دیگر جنبشهای اجتماعی،
همچون دانشجویی اشاره میکند، اما بر
روشن شدن تفاوتها نیز تأکید میورزد.
تفاوتها را باید در سطح جنبشها آشکار
کرد و در چرخهی آزمون قرار داد که
بتوانیم
جنبش را
با اخلاق جمعی ربط دهیم و حرکت کنیم.
کمپین و
همگرایی جنبش زنان
شرکتکنندهای میپرسد که چرا پروین در
"همگرایی جنبش زنان" شرکت نکرده؟ از نظر
پروین، به اندازهی کافی مسائل زنان در
جامعه رویکرد داشته است و ضرورت آن را به
هنگام انتخابات و مطالبه از کاندیداها
نمیبیند و عدم شرکت خودش را به اختلاف
سیاسی با نوشین احمدی خراسانی و دیگران
ربط نمیدهد.
وی در
مقالهی "به نام همگرایی به جای کمپین"
مشخصتر دلیل عدم همکاریاش را توضیح
میدهد. از نظر وی کمپین ماهیتی
غیرسازمانی و جنبشی دارد که حول
خواستههای زنان، چهره به چهره با مردم
وارد سخن میشود و رمز پایداری آن را
حرکتی مشترک در میان مردمی با گرایشهای
فکری و ایدئولوژیک گوناگون میداند.
جنبشی
سیال و پویا که بر اساس خواستههای
برابرخواهانهی زنان گسترش یافته، تنیده
در تنوع فعالیتها و ایدهها.
وی
فعالیت کمپین را حرکتی از پایین و در میان
مردم میداند، خلاف "همگرایی جنبش زنان"
که از نظر وی حرکتی از بالا و طرح خواست
زنان از کاندیداهای ریاست جمهوری است.
وی
مینویسد: "چگونه میشود حرکتی از پایین
را که مخاطبش مردم هستند و فشارش بر
قانونگذاران و کنش آن ساری و جاری است به
حرکتی از بالا به پایین که مخاطبش
کاندیداها هستند تعمیم داد؟"
http://www.shahrzadnews.org/index.php?page=2&articleId=1690
|